پر از بغز....
باید دوباره شاعر شوم؛
بی کلمه بی واژه بی تو...
تو فکر میکنی تا کنون کسی سکوت را سروده است؟!
سکوت صبورم ؛
اگر بگذارند !
مهربانی تا کی ؟؟؟؟
بگذار سخت باشم و سرد ...
باران که بارید چتر بگیرم و چکمه ....
خورشید که تابید ..پنجره ببندم و تاریک .....
اشک که امد ...دستمالی بردارم و خشک ...
او که رفت .....
نیشخندی بزنم و سوت
[ دوشنبه 93/3/12 ] [ 2:2 عصر ] [ طنین ]
[ نظرات () ]